دنياي مقالات ورزشي نقش اسکلت آدمي
استخوان هاي بدن انسان علاوه بر اينکه به عنوان چارچوب نگهدارنده بدن عمل مي کنند، داراي ديگر وظايف ازجمله محافظت از اندام هاي داخلي بدن، اتصال عضلاني، ذخيره سازي مواد معدني، چربي و توليد سلولهاي خوني، تصفيه کردن و نقش اهرمي مي باشند که بعلاوه، تامين حرکت در بدن با کمک عضلات، استحکام و شکل دادن به آن را نيز برعهده دارد. استخوان بندي: جهت توصيف اسکلت بدن، استخوانبندي بدن به دو بخش استخوانبندي محوري(Axial skeleton) و استخوانبندي ضميمهاي(Appendiculal skeleton) تقسيم ميشود. استخوانبندي محوري ساختاري متشکل از 80 استخوان است که به طور مجزا و تفکيک شده در کنار هم قرار گرفتهاند و شامل: جمجمه(Skull)، هيوئيد(Hyoid)، ستون مهرهاي(Vertebra column)، استخوانهاي قفسه سينه(Thoracic cage)، جناغ(Sternum) و دندهها (Ribs) ميشوند. اين قسمت از اسکلت بدن به مفهوم استخوان هايي است که در ميانه بدن قرار دارند، ستون و ساختار اصلي و مرکزي بدن را بوجود مي آورند و باعث محافظت مغز (Brain)، طناب نخاعي(Spinal cord) و ديگر اندامهاي داخلي ميشوند. استخوانبندي ضميمهاي نيز، اندامها و استخوانهايي ميباشند که ضمن حفظ تعادل، از طريق کمربند شانه اي و لگني به استخوانبندي محوري متصل شدهاند. اين استخوان ها شامل: استخوانهاي کمربند شانهاي(Pectoral girdle)، اندام فوقاني(Upper Limb)، کمربند لگني(Pelvic girdle) و اندام تحتاني (Lower Limb) ميباشد. استخوان هاي اندام فوقاني به وسيله استخوان هاي کتف در قسمت خلفي و ترقوه در قسمت قدامي بدن و استخوان هاي اندام تحتاني نيز بوسيله کمربند لگني، به استخوان بندي محوري متصل مي شوند. لذا کليه حرکات انتقالي بدن نيز توسط اين استخوان شکل 1-2: استخوان بندي محوري و ضميمه اي استخوان ( The Bone) بزرگ ترين بخش تشکيل دهنده بدن، اسکلت بدن مي باشد که از مجموعه استخوان ها تشکيل شده است، و اين استخوان ها سخت ترين عناصر بدن مي باشد. استخوان در حقيقت بافت زنده و فعالي است که قادر به تغير ساختار خود در نتيجه فشارهاي موجود، مي باشد و همانند ساير ارگانها داراي رگهاي خوني و مجاري لنفاوي و اعصاب مي باشد. ترکيبات استخوان اين بافت زنده و فعال که در اکثر دوران زندگي از لحاظ طولي و عرضي رو به رشد بوده و متغيير است، مانند ديگر ساختارهاي زنده بدن به مواد مغذي، اکسيژن، فشار و گرما نياز دارد. که اين عناصر به استخوان جهت ذخيره سازي مواد معدني، ذخيره سازي چربي، توليد سلولهاي خوني، ترميم خود و ديگر کارکردهايي که به عهده اين بافت مي باشد،کمک مي کنند. بافت استخواني يک نوع بافت همبند است که مانند ساير بافت هاي همبند ديگر، شامل سلول، رشته ها و ماده زمينه اي است و آهکي شدن يا کلسيم دار شدن ماده خارج سلولي آنرا به بافتي سخت تبديل مي کند. اما ترکيبات اصلي جهت ساخته شدن استخوانها، نمک هاي کلسيم(calcium salts ) و ماده بنيادي مي باشد. فراوانترين ماده معدني موجود در بدن انسان کلسيم مي باشد و علاوه بر آن منيزيم، سديم، پتاسيم و فسفات نيز از جمله مواد معدني موجود در بدن مي باشد. مواد معدني که در بالا ذکر شد در حدود دو سوم مواد معدني استخوان را تشکيل داده و باعث سفتي و استحکام استخوان ها مي شوند. اما در حدود يک سوم باقيمانده را مواد آلي شامل اوسئين(osein) و اوسئوموکئيد(oseomocoid) تشکيل مي دهند. که در حقيقت قابليت ارتجاعي استخوان به مواد آلي مذکور مربوط مي شود. ماده بنيادي يک ساحتار زنده است. اين ماده شبکه پيچيده اي از تارهاي کلاژن (collage fibers) مي باشد که از مولکول هاي پروتئيني ساخته شده است. اين خطوط مشبک تارهاي کلاژني، باعث انعطاف پذيري و شکل گيري استخوان ها مي شوند. که بوسيله صفحات پهن و نازک نمک هاي کلسيم پوشيده شده اند. همانطوري که ذکر شد، کلسيم باعث ايجاد سفتي و قدرت و استحکام ساختمان کلاژن استخوان مي شود. اما انعطاف پذيري و استحکام يا نيروي کششي ( tensile strength) استخوان برعهده ماده بنيادي مي باشد. پس با توجه به نقش چندگانه استخوان ها در بدن، مواد بنيادي و کلسيم در کنار هم باعث ايجاد مقاومت و سفتي و توانايي استخوان د ر برابر نيروهاي فشاري(compressive forces) وارده بر آن شده و به علاوه خاصيت ارتجاعي آنرا موجب شده تا از شکستگي در برابر فشارهاي مکرر جلوگيري شود. بافت استخواني استخوان هاي بدن انسان مجموعه اي از ترکيبات ماده بنيادي مي باشد که حاوي کلسيم فراواني هستند. از خارج به داخل اولين يا به عبارتي خارجي ترين پوشش استخوان (سطح خارجي استخوان) را پريوسيت يا ضريع استخوان (periosteum) مي نامند. که لايه اي از بافت سخت و ليفي بوده و حاوي عروق خوني تامين کننده مواد مغذي استخوان مي باشد. ضريع استخوان نيز شامل دو لايه داخلي و خارجي مي باشد که لايه داخلي در برگيرنده استئوبلاست ها يا سلولهاي زاينده است و در اصل سلولهاي تامين کننده رشد عرضي استخوان بوده و به استخوان شکل مي دهند. در اين قسمت اجزاي بافت همبند کمتر ديده مي شوند. لايه خارجي نيز که فقط جهت استحکام و محافظت از سلولهاي زاينده مورد استفاده قرار مي گيرد، حاوي رشته هاي کلاژن، رشته هاي الاستيک، سلولهاي همبند، رگها و اعصاب مي باشد. شکل 2-2: بافت استخواني (متراکم و اسفنجي) انواع استخوان ها از لحاظ آرايش بافت استخواني استخوان متراکم (compact bone) همانطوري که قبلاً بيان شد تنه مستحکم و قوي استخوان هاي دراز و علاوه بر آن صفحات نازک در داخل و خارج استخوان هاي پهن از جنس استخوان متراکم مي باشد. از نظر ميکروسکوپي اين نوع استخوان از يک الگوي دايره اي ساخته شده که با چشم معمولي و غير مسلح ، به صورت متراکم و بي شکل ديده ميشود. موقعي که استخوان متراکم زير ميکروسکوب مورد بررسي قرار ميگيرد، واحدهايي با آرايش منظم مشاهده ميشوند که سيستم هاورس نام دارد. سيستم هاورس از قسمتهاي ريز تشکيل شدهاست. يک حفره مرکزي (مجراي هاورس) که محتوي اعصاب و عروق است. دواير متحدالمرکز استخواني( لاملا ) که حفره مرکزي را احاطه کردهاند. لاکونا به فضاهاي بين لاملا که محتوي سلولهاي استخواني هستند گفته ميشود. کاناليکولها ، مجاري باريکي هستند که از لاملا عبور کرده و به لاکوما وصل ميشوند. مواد غذايي از ميان همين مجاري و بوسيله رگها، به داخل مجراي هاورس پخش ميشوند. مابين سيستمهاي هاورس مجاور ، لاملاهاي ديگر به نام لاملاهاي ميان بافتي وجود دارند. و دورتادور محل استخوان توسط لاملاهاي ديگري به نام لاملاهاي محيطي احاطه شده است. مجاري هاورس مجاور هم، بوسيله مجاري عرضي باريکه (مجاري ولکمن (Volkmann's canal ) به يکديگر متصل ميشوند و رگها از ميان اين مجاري، از يک سيستم هاورس به سيستم ديگر راه مييابند. گرچه استخوان متراکم با چشم معمولي بي شکل به نظر ميآيد، ولي ميتوان فضاهايي را در آن مشاهده کرد که تفاوت عمده ميان استخوان متراکم و اسفنجي در اندازه همين فضاهاست. استخوان اسفنجي(spongy bone) اين نوع استخوان از حيث اينکه فاقد تراکم بوده و سوراخ سوراخ مي باشد، با استخوان متراکم متفاوت است و بيشتر در انتهاي استخوان هاي دراز و مرکز استخوان هاي پهن (بين دو صفحه نازک داخلي و خارجي) ديده مي شود. اين نوع استخوان ها سوراخهاي کوچک فراواني هستند که به وسيله شبکه پيچيده نازکي موسوم به پيکانه يا ترابيکولي(Trabeculae)، احاطه شده اند. و به همين دليل يک ظاهر نان مانند دارند. استخوان اسفنجي داراي لاملاهايي است که از نظر ساختمان شبيه به لاملاهاي استخوان متراکم هستند با اين تفاوت که فضاهاي موجود در استخوان اسفنجي بزرگتر بوده و سيستمهاي هاورس فقط در ترابيکولهاي بزرگ ديده ميشوند. استخوان اسفنجي مواد غذايي خود را از رگهاي اطراف دريافت ميکند. در مرکز بعضي از اين استخوان ها يک حفره توخالي که به حفره مغزي معروف است، وجود دارد. اين حفره در برگيرنده مغز قرمز استخوان(Red bone marrow) مي باشد، و ديواره اين حفره را آندوست يا آستر استخوان مي گويند. در مغز استخوان رگ هاي خوني و موئينه هاي سينوزوئيدي وجود دارند، که اگر سلولهاي خوني در داخل مغز استخوان قرار بگيرند و منجر به فعاليت خونسازي شوند، مغز قرمز استخوان ناميده مي شود. در زمان تولد، مغز استخوان تمامي استخوان هاي بدن فعاليت خونسازي دارند. اين فعاليت با افزايش سن به تدريج کاهش مي يابد و مغز قرمز جاي خود را به مغز زرد (Yellow bone marrow) مي دهد. که قسمت عمده آن را بافت چربي تشکيل مي دهد. مغز قرمز استخوان در بزرگسالان بيشتر به استخوان هاي اسفنجي از قبيل جمجمه، دنده ها، جناغ، ترقوه، مهره ها و لگن محدود مي شود. که اين مغز قرمز استخوان، به عنوان عاملي در تشکيل گلبول هاي قرمز، سفيد و پلاکت هاي خون عمل مي کند. انواع استخوان ها از لحاظ شکل ظاهري استخوان هاي بدن از لحاظ شکل ظاهري داراي تقسيماتي است که با توجه به اندازه کلي و محل قرارگيري آن در بدن متفاوت مي باشد. و معمولا با توجه به شکل ظاهري استخوان ها، وظيفه و عمل آنها نيز مشخص مي شود. لذا از اين باب، استخوان ها را به استخوان هاي دراز، کوتاه، نامنظم، پهن و کنجدي تقسيم مي کنيم، که در ذيل به توضيح و تشريح هر کدام از آنها پرداخته مي شود. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پيوندها |
|||||
|